خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

داشتم روضه می خوندم

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۲ ب.ظ

خیلی ناراحت بودم. احساس می کردم خیلی بی عرضه ام. از خودم حسابی ناامید شده بودم. داشتم برای دوستم توضیح می دادم که هیچ وقت موفق نبودم فقط تظاهر می کردم که هستم! همیشه آدمی بودم که پشت سر بقیه می دوید و رسیدنی هم وجود نداشت. بین ادم ها انرژی زیادی نشون می دادم خندان بودم و سعی می کردم نشون بدم چقدر محکمم!  اما من واقعا این نبودم! خسته بودم از نصف و نیمه داشتن.

دوستم اخم کرد. انگار که بهش برخورده باشه گفت: فقط خداست که کامله! 

خیلی سخت بود ولی تونستم سرشو به دیوار نکوبم! 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۰۸
یک دیو

نظرات  (۵)

۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۵ مــــــــ. یــ.مــ
ایشالا نیست و نابود شن اینایی که اون حرفی که آدم میخواد رو نمیزنن ://
پاسخ:
یا خدا :0
حالا شما خودتو کنترل کن دوست عزیز :)
+ من با اون بنده خدا کاری ندارم

+ مشکل از خود ماست

+ از انتخابامون، از با هم بودنامون، از تنهاییامون از اینکه هیچ وقت بهمون یاد ندادن که باید چجوری باشیم...
پاسخ:
شما می گی باید سر خودمو می کوبیدم به دیوار؟ :)
موافقم :)
طفلی تو باغ نبوده :)

سر خودت رو به دیوار میکوبیدی خب :))
پاسخ:
اینم راهیه :))
منم دیروز یه همچین حرفیُ از دوستم شنیدم :))
پاسخ:
پس دردمو می فهمی :))
۲۴ تیر ۹۵ ، ۲۱:۱۶ فرید صیدانلو
این نیز بگذرد
پاسخ:
بله...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی