خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

گرگ و میش

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ب.ظ

یک جمع صمیمانه و خانوادگی که حسابی نیاز ارتباط با فک و فامیل را برآورده می کرد. همه چیز خوب بود تا این که یک نفر تصمیم به رفتن گرفت. رفت و انگار که با رفتنش مانده ها را آزاد کرد باشد ناگهان اوضاع زیر و رو شد. همین قدر بگویم که کارنامه ی عمل شخص غایب را نوشته و صادر کردند. بعد از آن روز هر لبخندی و هر رفتار دوستانه و هر تحویل گرفتنی برایم شک برانگیز اس. تصور کنم این که در نبودم چه ها که نمی گویند بسیار مشکل است. 

پس لطف کن و مصنوعی نباش. خود واقعی ات باش که آدم تکلیفش را بداند. مثلا اگر تحمل دیدن ریخت من را نداری نیازی نیست برایم ابراز دلتنگی کنی! دشمن خونی من نباش اما هیچ لزومی هم ندارد دایه ای باشی دلسوزتر از مادرم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۷
یک دیو

نظرات  (۴)

۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۲ فرید صیدانلو
دوره اخرالزمان است
سگ صاحبش را نمیشناسد
مارا داخل ادم حساب نمیکنند
کار از کار گذشته است!
پاسخ:
:(
معمولا آدما هر چی بیشتر ب یکی حسودی کنن .. بیشتر پشت سرش حرف میزنن!
جلو روش ک نمیتونن بگن!! ب عبارتی شهامتشو ندارن..
پاسخ:
موافقم خیلی ها از سر حسادته
یه عده هم هستن که از این کار لذت می برن! یعنی واسشون یه جور سرگرمی مهیجه! 
خیلی وحشتناکه این موضوع...
و یکی از دلایل اینکه از فامیل ها فراری ام همینه...
ولی انگار این مسعله بین دوستا کم تره!
ی جا خوندم:" کاش میشد بعضی فامیل هارو انفامیل کرد!":/
پاسخ:
می فهمم
موضوع دوست نه این که تو انتخابش اختیار داری خیلی بهتر از فامیله! 
عجب جمله ای!

۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۲:۲۴ طاهر حسینی
کاش مردم دانه‌های دلشان پیدا بود
پاسخ:
وای همین کافی بود :)  لازم نبود اون همه پست طولانی بذارم!
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی