خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

در انتهای 95

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ق.ظ

امشب بهترین شب زمستون 95 بود.

وقتی که مهمون ها رفتن بعد سال ها از صمیم قلب خدا رو شکر کردم! باورت نمی شه اما داشت گریه م می گرفت تنها به خاطر چند ساعت خوش و صمیمی با اشنایان، خدا شاهده روح من بیش تر از این، از دنیا نمی خواد! 

همیشه توی سختی ها تنهایی! هیچکس کاری از دستش بر نمیاد و حتا اگر هم بربیاد خودش اونقد درگیره که ترجیح می ده پی مشکلات خودش باشه! با وجود این همه تلخی و بدبیاری و خواب هایی که روزگار واسمون دیده، ما دیگه خودمون با دست های خودمون، به بهونه های الکی و پیش پاافتاده سخت ترش نکنیم. شاید تنها کاری که ازمون بربیاد محبت کردن به هم باشه. کار کوچکی که معجزه می کنه.انگار یه دوپینگه برای فردا که قراره باز بدویی و بدویی و بدویی و شاید به هیچی هم نرسی! منم مثل تو خسته م، همه خسته ایم. می بینی !؟ دریغ نکن لبخندت رو از من. 


+برف بارید. کم نه :)


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۴
یک دیو

نظرات  (۲)

خدا رو شکر..
ایشالا این روزا تکرار شه واستون.. زیااااد :)

ب قول بزرگی.. زندگی ب اندازه کافی سخت و غم انگیز هست.. ما اگه نمیتونیم با ی لبخند و ... به همدیگه حال خوب ببخشیم.. حداقل با رفتارامون حال همدیگرو نگیریم...!
پاسخ:
ایشالا برای همه :)

موافقم :)
۲۵ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۵۱ بهار بهاری
چقدر این روزای آخر دردناکه:))
پاسخ:
امسال واسه منم دردناک بود! در حالی که همیشه برعکس بود!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی