گاهی به کتاب هایت نگاه کن
دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۴۱ ب.ظ
از طرف روزمرگی دعوت شدم به این بازی، ممنونم
چند سال پیش کتاب چمدان از بزرگ علوی رو هدیه گرفتم.دوستم صفحه ی اولش برام یادداشت گذاشته بود. اما من که نمی تونم عکسش رو بذارم بخاطر این که الان کتابم در دسترس نیست:)) منم خیلی ذوق کردم کتابم در دسترس نیست و مجبور نیستم اون همه کار انجام بدم :)))
ولی یادمه یه قسمت از یادداشتش، تکه ای از شعر سهراب بود:
...عبور باید کرد
و هم نورد افق های دور باید شد
و گاه در رگ یک حرف خیمه باید زد
عبور باید کرد
و گاه از سر یک شاخه توت باید خورد...
+انتخاب شعر دوستم رو خیلی دوست داشتم :)
+فکر کنم فلسفه ی بازی رو رعایت نکردم؛ این که گاهی به کتاب هات نگاه کن! من نگاه نکردم، به خاطر آوردم :)
۹۶/۰۴/۲۶