خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

خواب سرگردانی

دیوها را دوست بدارید!

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

به طرز غمگین کننده ای تابستون ها هم دیگه مثه قبل نیست. فصلی که همیشه منتظرش بودم نیست. تمام تابستون به چیزهایی که ازم گرفته فکر می کنم چیزهایی که خودم با اراده ی خودم ولی نه به میل خودم رهاشون کردم، برای داشتنشون زیادی ضعیف بودم. این، این که تصمیم خودم بود، من رو می کشه یه روز! 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۹:۰۰
یک دیو

گاهی فقط می خوام تنها باشم تو حالم خودم باشم، هیچی جز این نمی خوام اما اصرار می کنی که مثلن کمکم کنی. 

اما حالا که خودم ازت می خوام کمکم نمی کنی! من هیچ وقت نمی فهمم این وضعو! 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۱۱:۳۷
یک دیو

من همیشه اونی بودم که آخرین سوالو می پرسید، که آخرین تماسو می گرفت و آخرین پیامو می داد. من همیشه حواسم بود که تو آخری نباشی، انتظار تحقیرامیزی که من همیشه می کشیدم رو هیچ وقت نکشی. نتیجه اش حالا اینه که امشب نمی تونم بخوابم. امشب من ساده دل فکر می کنم شاید رفتی مسواک بزنی که یه ساعته پیدات نیست. شاید خوابت برده چون هیچ وقت عین خیالت نیست من منتطرم من خوابم نمی بره. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۰۴:۱۷
یک دیو

دلم تنگ شده براش. همیشه وقتی می ره می ترسم هیچ وقت نبینمش! حتا می ترسم این رو این جا بگم! میدوارم دوباره بیاد گرچه کنار من بودن هیچ لذتی براش نداره ولی باز امیدوارم بیاد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۷ ، ۰۰:۵۵
یک دیو
خوشحال بودنشون رو دوست داشتم اونقدر خوش ذوق و خوش اخلاق بودن کار خیلی سختیه با توجه همچنین سرگذشت سختی! مسن بودن و من فقط حضورشون حس خوبی می داد بهم. دوست داشتم یه روزی مثه اونا باشم ولی بعد از دو سال بدتر از همیشه ناامیدم. دیگه خیلی وقته جنبه  مثبتش رو نمی تونم باور کنم.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۷ ، ۰۰:۴۵
یک دیو

دلم برای چیزی هایی تنگ شده که زمانی ازشون بیزار بودم! 

و همیشه از این نوع دلتنگی فراری بودم. 

هیچ وقت این جوری نخواستمش و حالا باید تحملش کنم! ظالمانه اس! 



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۰۱:۵۰
یک دیو